چند سال پیش که تازه دانشجو دکتری شده بودم پیشنهادهای مختلفی برای تدریس در دانشگاه داشتم. خیلی لذت بخش بود! حس موفقیتی سرخوشانه داشت. سعی میکردم تا جایی که ممکن بود کلاس ها را جوری هماهنگ کنم که به همه برسم از تهران و کاشان تا اصفهان و شیراز و ... . در این سرخوشی ها بودم که متن محبت آمیزی از سوی یکی از دوستانی که در همین جریان با هم کلاس داشتیم به دستم رسید. بعد از آن تصمیم گرفتم تدریس را تا مطمئن شدن از لیاقت و توانایی کامل کنار بگذارم که همین کار را هم کردم. خالی از لطف نیست که شما هم این نامه، نقد یا دردنامه را بخوانید.
جناب آقای میرزاامینی محترم
سلام
از این که مرتب واژه «استاد» را پس و پیش نامتان استفاده کنم معذورم. چون اعتقاد دارم هر کسی به هر طریقی از پشت صندلی دانشجویی به پشت میز تدریس رفت لزوما استاد نیست یا حق استادی گردن دانشجو ندارد. شاید مدرکی داشته یا پارتی و ... . البته احترام هر عزیزی که به هر قیمت و طریقی به پشت میز تدریس در دانشگاه خزیده امری واجب است و بنده نیز این واجب را ادا و به همین دلیل با احترام نکاتی را خدمتتون عرض میکنم.
نمیدانم مشکل فرش چه بوده یا کجاست که رشته فرش ایجاد شده و تا کنون این جمعیت دانشجو یا دانش آموخته مدرک به دست چهمشکلی از آن را رفع کرده یا میکنند که همچنان حرص گسترش و نوگشایی های رشته فرش در دانشگاه های مختلف روز افزون است؛ از دانشگاه سراسری و آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی و ... گرفته تا اکنون که هوس ارشد و حتی زبانم لال دکتری! را در سر دارند؟!!
اینان کیستند که تن به این کار میدهند؟!
در زمین زندگی میکنند؟ ایران و دانشگاه های ایران را میشناسند؟ و از همه مهمتر فرش را میشناسند؟!
اگر در این امور سر رشته ای ندارند و متخصص نیستند آیا حال و روز ما را نمی بینند و باز همچنان میخواهند ایران را دانشگاه فرش کنند؟!
واقعا فکر میکنند با این اوضاع آموزش فرش در دانشگاه ها و مدرسین به اصطلاح «استاد» که دارند ما قرار است چه گلی به سر فرش ایران بزنیم!؟
یا خود شما که چند سالی با کفش های ما راه رفتید دویدید زمین خوردید بلند شدید و زندگی کردید چه گلی به سر فرش زدید؟! شما که فقط گویا بیست میگرفتید شما که همیشه شاگرد اول بودید؟! شما که نقل محافل دانشجویی هستید و همه جا سری دارید؟!
جز این است که بعد از طی کردن سلسله وار مقاطع تحصیلی اکنون همزمان هم دانشجو هستید و هم به پشت میز تدریس پناه بردید؟!
چرا برای شما در این بازار بزرگ فرش جز دانشگاه جایی نیست؟!
چرا کسی در قبال حقوقی ناچیز همانند همان که حق التدریس می گیرید برای شما در بازار فرش جایی ندارد؟!
حالا شما که به این سوی میز امدید چطور ممکن است به چون من امیدوار بود؟
سوابق محدود تدریس شما در چند ترم را وقتی مرور میکنم بیشتر باور میکنم که این دور باطل نه تنها باطل است بلکه با سرعت بیشتری رو به قهقرا میرود
چطور ممکن است کسی این لیست دروس را در مدت چهار ترم تدریس کند!؟ با سنی کمتر از سی سال؟! این همه تخصص از کجا به شما ارزانی شده یا بهتر بگم وحی شده. چون در عصری که دنیا در حال تخصصی شدن علوم است ممکن نیست کسی چنین دانشمند در علوم مختلف باشد که اعتماد به نفس ان را داشته باشد جماعتی استاد خطابش کنند
و بدتر از آن این که برای چنین دانشمندی جز در همین دانشگاه جایی نیست که همان حقوق ناچیز را به او بدهند
بیایید با هم این لیست را مرور کنیم و خواهشا قدری تامل کنید
طراحی با کامپیوتر
رنگ ونقطه با فتوشاپ و بوریا
ارزیابی و ارزشیابی فرش
روش تحقیق
طراحی قالی۱ و ۲
طراحی سنتی ۱و ۲
اقتصاد فرش
تجارت الکترونیک
تاریخ فرش ایران
تاریخ فرش جهان
شناخت بازارهای جهانی فرش
واقعا شما در همه این ها در حدی هستید که من (دانشجو) را آموزشِ موثر دهید؟! که بعد من بتوانم با مدرک یا مدرک های کذایی جایی ابراز وجود کنم؟!
بیایید با هم صادق باشیم و نه تنها صادق باشیم اهل اقدام و عمل هم باشیم اگر واقعا فکر میکنید نمی توانید چرا خودتان را در معرض این اتهام ها قرار میدهید؟!
لابد میگویید: «اگر من نباشم فکر میکنید از من بهتر یا واقعا دانشمند ومتخصص این حوزه می ایند یا جا برای آنها باز می شود»
شخصا می گویم همانطور که تا الان دیدم وضع بدتر می شود که بهتر نمی شود
اما بر میگردم به بخش اول صحبتم چرا واقعا ما فرش می خوانیم چرا واقعا بدون توجه به این مسائل حرص و هوس روزانه برای رشته فرش و مقاطع ان در دانشگاه ها افزایش می یابد؟!
اگر واقعا فقط منافع شخصی یا صنفی خودشان را می بینند باید بگم ما دانشجویان تاوان منفعت طلبی شما مسئولین را ما می دهیم و شما با تدریس در همین کلاس ها و با ترجمه ها و مقاله ها و پایان نامه هایی که به زور نمره از ما میستانید پله میسازید که قدرت بیشتری پیدا کنید تا همین دایره باطل را گسترش دهید
...
چون شما را از جنس خودمان و زخم خورده می دانم جرات انتقاد پیدا کردم و امیدوارم از من ناراحت نشوید. و شاید این ها را به در گفتم تا دیوار بشنود چون واقعا اعتقاد دارم اگر خود را از این دور باطل آموزش دانشگاهی فرش خارج کنید قطعا موفق خواهید شد
ارادتمند
یک دانشجوی آزاده فرش
دوست عزیز و ارزشمند
سلام
از این که بنده را قابل دانستید و مورد محبت خود قرار دادید متشکرم.
همانطور که در بخشی از صحبتتون اشاره کردید منم مثل شما هستم و شاید قربانی این صنفی نگری ها و منافع شخصی مسئولین مربوطه ام. از این که روحیه ای دارم که شما می توانید آزادانه مرا به عنوان عضوی از این سیستم نقد کنید علیرغم تمام کاستی هایم بر خود می بالم چون اگر امثال من در دوره های گذشته فقط همین روحیه را داشتند امروز وضع بهتر بود.
دوست عزیز من درد مشتركم مرا فرياد كن!
ارادتمند
میرزاامینی
برچسبها: میرزاامینی, رشته فرش, اساتید فرش, دانشگاه فرش
همهگیری یا اپیدمی1 بروز بیشازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین را گویند. اپیدمی به هر بیماری قابل انتقال یا غیر قابل انتقال و یا هر چیزی که سلامتی انسان را به خطر بیندازد، چنانچه موارد ابتلای آن بیش از حد انتظار باشد، گفته میشود.
این تعریف به نظرم ضروری بود تا بهتر مسئله و مشکل فعلی جامعه علمی کشور را درک کنیم. نوشتن مقاله و پر وپیمان کردن رزومه شخصی در جامعه دانشگاهی امروز به حدی سلامت علمی کشور را تهدید میکند که دقیقا میتوان برای آن نام «اپیدمی مقاله» گذاشت. این جریان امروز به رشته نوپای فرش هم رسیده که بیشتر از هر چیزی به تحقیقات جان دار و هدفدار نیاز دارد که از بد روزگار واگیر این اپیدمی مقاله در این رشته و حوزه های وابسته به آن سرعت بسیار بیشتری دارد.
تولید مقاله یا هر نوع تولید علمی دیگر فی نفسه بد نیست و اتفاقا رشد این تولیدات به معنی رشد علمی و توسعه دانش و متعاقبا توسعه فنی، مهندسی و فرهنگی و هنری جامعه می تواند باشد. اما متاسفانه تولیدات علمی که من از آن به اپیدمی مقاله تعبیر می کنم کمترین هدفش رشد و توسعه علمی شده و در بیشتر موارد هیچ هدفی پشت آن نیست جز این که فقط منِ نویسنده یک مقاله در سوابقم داشته باشم.
کافی است به فهرستی از تحقیقات انجام شده در حوزه تخصصی فرش دستباف نگاه کنید. نگاهی به فهرست نویسندگان و تخصص های آن ها هم داشته باشید. گاهی میبینید یک نویسنده در چند حوزه کاملا تخصصی چندین مقاله علمی پژوهشی در مدت خیلی کوتاهی به ثبت رسانده. بله! «به ثبت رسانده» چون اگر با اصول پژوهش و معانی دقیق پژوهش اصیل آشنا باشیم یقیناً نمی شود اینگونه تولید علمی داشت. عصر حاضر مدت هاست با دانشمندان جامع العلوم فاصله گرفته و حوزه های دانش بسیار تخصصی و ریز شده اند که یکی از عوامل توسعه علوم و جوامع علمی هم همین نکته است.
در حوزه تخصصی فرش دست باف که امروزه با توجه به مشکلات پیش رو روزگار خوبی در زمینه طراحی، تولید و بازاریابی و تجارت ندارد بیش از هر چیزی باید به سوی علمی شدن برود تا بر پایه پژوهش های هدفمند و نیاز سنجی شده بتواند مشکلات پیش رو را کاهش دهد. اما این هدف در گرداب اپیدمی مقاله گرفتار شده است. امروز در این حوزه با مقالات و تولیدات علمی ای روبرو هستیم که هیچ دردی از هیچ بخشی از جامعه فرش را دوا نمیکنند و کوچکترین تاثیری در فرایند آموزش، طراحی، تولید و تجارت بدنه بازار ندارند چون ذاتا برای آن بخش ها تولید نشدند. بخشی از سر اجبار نهادهای آموزشی و پژوهشی مثل دانشگاه ها که ارتباط بسیار ضعیفی با صنعت دارند تولید شدند و بخش دیگری برای ایجاد سوابقی برای ورود به دانشگاه هاست. و متاسفانه نهادهای متولی نیز ارزشیابی صحیح و منطقی از این تولیدات علمی و تفکیک پژوهش های اصیل از پژوهش های غیر اصیل و بی هدف ندارند.
البته این اپیدمی به همین جا ختم نمیشود و عامل به رقابتی کاذب در تولید مقالاتی کاذب تر در بدنه های علمی و دانشگاهی نیز می شود که نتبجه آن انواع تقلب ها، کپی کاری ها و مقاله سازی ها است. در این شرایط بنگاه های تولید مقاله روزانه ایجاد می شوند. حتی این حجم از تقاضا باعث می شود انواع مجلات و همایش های ضعیف و بدون پشتوانه علمی و پژوهشی به صورت فراوان در کشور یا حتی خارج از کشور ایجاد شوند که اتفاقا درآمد و سود خوبی هم نصیب آن ها می شود.
اتفاقی که اینجا میتواند تا حدی مقابل این پدیده اپیدمی مقاله که به نوعی رشد دروغین علمی است را بگیرد و توان نیروهای جوان و مستعد پژوهش را در مسیر درست هدایت کند، سیستم های نظارتی و ارزشیابی دقیق و به روز است. از طرفی نیازسنجی و ارتباط موثر نهادهای علمی و پژوهشی با بدنه بازار نیز می تواند در هدف مند شدن تولیدات علمی کمک بزرگی کند تا تحقیقات به صورتی هدفمند طراحی، اجرا و انجام شوند.
از طرفی لازم است تعریف روشن تری از پژوهش را ارائه کنیم تا توقعات واقعی تری از پژوهشگر داشته باشیم. به عبارت دیگر عدم توقعات صحیح از پژوهشگر خود عامل رفتن به مسیری انحرافی می شود که نتیجه آن همین اپیدمی مقاله است. به عنوان مثال توقع نوشتن یک مقاله علمی-پژوهشی در مدت یک یا دو ماه از دانشجویانی که در مسیر آموزش و آزمون و خطا هستند ذهن آن ها را از انجام پژوهش اصیل دور میکند و کم کم این ذهنیت را ایجاد میکند که نوشتن مقاله یا پایان نامه صرفا یک رفع تکلیف آموزشی است و از اهداف و رسالت های واقعی آن دور می ماند.
1-epidemy
برچسبها: اپیدمی مقاله, مقاله فرش, رشد مقاله, مقاله کاذب
دانشگاه هنر شیراز با همکاری شعبه استان فارس انجمن علمی فرش ایران برگزار می کند
کارگاه آموزشی
مقدمه ای بر مفاهیم
کســب و کــارهای اینتــــرنتی
شناخت، طراحی، راهاندازی
مدت کارگاه: 4 ساعت
مدرس: سید محمد مهدی میرزاامینی
زمان: شنبه 18 اردیبهشت ماه 1395 - ساعت 9:00 تا 13:00
مکان: بلوار پاسارگاد - خیابان عابدی نبش عابدی 9 - ساختمان شماره 2 دانشگاه هنر شیراز
جامعه هدف کارگاه: تمامی دانشجویان و دانش آموختگان هنر که به نحوی می خواهند آثار و دست آوردهای هنری خود را به صورت آنلاین بازاریابی کنند یا به فروش برسانند.
سطح کارگاه: مبتدی
پیش نیازهای کارگاه: آشنایی مقدماتی با سیستم عامل ویندوز و نرم افزارهای کاربردی
قابلیتهای شرکت کننده پس از گذراندن دوره: آشنایی مقدماتی با مفاهیم اصلی تجارت الکترونیک و فرآیند ورود به عرصه تجارت الکترونیک در ایران
شرح درس کارگاه:
- اینترنت چیست
- آشنایی با ایمیل و کارکردهای آن
- آشنایی با شبکه های اجتماعی مجازی داخلی و خارجی
- آشنایی با مفهوم دامنه
- آشنایی با مفهوم هاست و انواع آن
- آشنایی با نرم افزار عامل تحت وب
- آشنایی با وبلاگ و سرویس های وبلاگ دهی ایرانی
- تفاوت وب سایت، وبلاگ و پورتال
- آشنایی با نرم افزار آنلاین وردپرس
- طراحی در وردپرس
- چگونگی راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی در وردپرس (درگاه پرداخت، سامانه های اطلاع رسانی، نرم افزارهای فروش فایل و ...)
- آشنایی با بازاریابی اینترنتی
محل ثبت نام: ساختمان شماره 1 دانشگاه هنر شیراز - چهار راه ادبیات - اتاق 215
ساختمان شماره 2 دانشگاه هنر شیراز - بلوار پاسارگاد - گروه فرش
ثبت نام برای عموم دانشجویان آزاد است
برچسبها: میرزاامینی, کارگاه آموزشی, هنر شیراز, کسب و کار اینترنتی
مدتی است در پی انتشار تعدادی از کارهای طراحی ام برخی دوستان می پرسند که نگرانی از کپی شدن آن ها ندارم!؟ باید بگم اصلا! با این که تجربه های متفاوتی از کپی عین به عین کارهایم را داشته ام اما نتیجه مثبت انتشار آن ها به مراتب برایم بیشتر بوده که فکر نمیکنم بی اخلاقی عده ای در کپی بدون اجازه کارها باعث بشه که از انتشار آن ها خودداری کنم. در همین مورد یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد خواندم که برایم جالب بود که نظر شما را هم به آن جلب میکنم
کتاب: تجارت کردن با قلب
نوشته: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
پرستون عزیز،
میدانم که قرار است وبسایت شرکت من، تصاویری از پروژهها و کارهای برجسته انجام شده ما را به نمایش بگذارد اما تجربه خوبی از این کار ندارم. در گذشته، بارها افراد دیگر و بسیاری از رقبا، از کارهای من کپیبرداری کردهاند. نگران هستم که اگر عکسهای تبلیغاتی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارم، ایدههایم به سرقت بروند و مشتریانم را از دست بدهم. آیا نگرانی من معقول است یا باید دست از ترشرویی برداشته و بهترین کارهایم را روی وبسایت شرکت به نمایش بگذارم؟
با احترام
دوست عزیز،
برخی از همکارانم را مشاهده کردهام که تصاویر دمدستی خود را روی وبسایتشان به نمایش گذاشته و مثل شما قصد داشتهاند که شاهکارهایشان را بهطور مستقیم به مشتریانشان نشان دهند. آنها هم نگران مساله کپیرایت بودند. حتی همکاران دیگری را هم دیدهام که پا را از این هم فراتر گذاشته و وسواس را به نهایت رساندهاند. آنها در وبسایت شرکت خود، تنها به ارائه توضیحات کتبی و نمایش اطلاعات تماس بسنده کردند.هدف همه آنها تلاش برای حفظ حق کپی رایت خود است. این مساله محدود به سالهای کنونی نیست و صدها سال است که شرکتها و فعالان بازار کسبوکار بهطور جدی با آن مواجه هستند. همواره تولیدکنندگان بزرگ بازار نگران بودهاند که محصولات و خدمات آنها که با سرمایهگذاریها، تحقیقات و خلاقیتهای گسترده به بازار عرضه میشوند، با کمترین هزینه و تلاشی از سوی رقبا مورد تقلید قرار گرفته و تمام تلاشها به باد روند.برای مقابله با این وضعیت، دولتها تلاش کردهاند که قوانین دفاع از حقوق معنوی را تدوین کرده و با جدیت در اجرای آن همت بگمارند. با این حال، این قوانین در کشورهای مختلف به یک میزان، بازدارنده نیست و باز هم شاهد کپیبرداریهای مختلفی هستیم. حتی گاهی قوانین ثبت اختراع هم نتوانسته کمکی به بازار کند و هنوز هم بسیاری از بازیگران بزرگ بازارهای مختلف را میبینیم که به جای ثبت محصولات و خدمات منحصربهفرد خود و تکیه بر دولت و قانون برای حفظ آن، ترجیح میدهند که با مخفیکاری، مانع از اطلاع یافتن رقبا از شیوههای تولیدی محصولات و خدمات خود شوند.
نگرانی کافی است
درحالیکه این نگرانیها را درک میکنم و میدانم که این مشکل ریشهای باید حل شود، خودم نمونههای بسیاری از کارهایم را در اینترنت به اشتراک میگذارم و حتی کتابهایی هم منتشر میکنم که در آنها تصاویری از پروژههای کاریام به نمایش درآمده است. بدون شک، من هم شاهد تعدادی کپی غیرقانونی از کارهایم بودهام. به همین دلیل، دوستانم از من میپرسند که آیا نگران این مشکل نیستم که همچنان عکسها و اطلاعات زیادی از تصاویر و کارهایم را در اینترنت قرار میدهم. باید به آنها بگویم که نه. واقعا نگران نیستم و فکر میکنم که شما هم باید از وسواس به خرج دادن دست بردارید.نگاه من به مساله کپیرایت به این صورت است: در ابتدا، زمانی یک نفر، تصویر کارهای شما را کپی میکند، دلیلی وجود ندارد که نحوه انجام آن کار را هم بلد باشد. هر چقدر هم که آنها تلاش کنند، تنها میتوانند تا حدی بهکار اصیل انجام شده شما نزدیک شوند. دوم آنکه اگر کارهای شما کپی شود، این اتفاق به معنای آن است که کارهای خود را به خوبی انجام میدهید. به خودتان افتخار کنید.از این اقدام که به منزله یک تعریف و تحسین است، قدردانی کنید و بدانید که با تکیه بر همین خلاقیت و استعداد میتوانید در بلندمدت، پیروز قطعی رقابت باشید. هیچکس و در هیچ شرایطی نمیتواند از کارهایی که ناشی از منحصربهفرد بودن شما و ذهن خلاقتان است، تقلید کند. این مزیت را به وضوح میتوان در کسبوکارهای خدماتی مشاهده کرد. بهویژه آن دسته از کسبوکارهای خدماتی که مبتنی بر خلاقیت است و برای انجام هر پروژه آن نیاز به انطباق خود با شرایط آن سفارش کاری است.
مساله اصلی که راه گریزی هم از آن نیست، این است که باید کارهای خود را برای جذب مشتریان در معرض نمایش بگذارید. نمونههایی از بهترین کارهای انجام شده شما، بهترین نقش را در قانع کردن و وسوسه مخاطبانی دارد که سر از وبسایت شما درمیآوردند. اگر هنر خودتان را مخفی کنید که از کپیکاری جلوگیری کنید، نتیجه کار مشخص است. کسی نمیتواند از کار شما کپیبرداری کند، اما ممکن است مشتری هم نداشته باشید.در نهایت، خودتان چیزی متمایز ارائه دهید. از خودتان بپرسید اگر وبسایت شما اطلاعات، توصیه یا الهامبخشی را به دیگران ارائه میکند، چه چیزی را باید عرضه کند که در هیچ جای دیگر یافت نشود. در فضای آنلاین، هزاران انتخاب و گزینه مختلف برای شما وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید مخاطبان خود را وادار کنید که شما را دنبال کنند. مواردی که خلاقیت و خدمات شما را منحصربهفرد میکنند، میتوانند باعث تمایز وبسایت شرکتتان هم بشوند. متمایز باشید و هر روز خود را بهتر از دیروز خود بسازید. با بهبود مستمر، فرصت کپیبرداری کارهایتان را به دیگران نمیدهید، البته نباید تغییرات و بهبودهای شما به حدی باشد که احساس ناپایداری و تلاطم را به مشتریانتان القا کند. محورهای کار شما معمولا ثابت است و به ندرت تغییر میکند. با این حال، همواره برای تامین بهتر نیازهای مشتریان خود و آن هم به شیوهای متفاوت تلاش میکنید.«هر ایدهای، یک جورچین است. شما فقط مفاهیمی را که هماکنون وجود دارند، در کنار هم قرار میدهید و از دل آن یک ایده جدید بیرون میکشید.»
استیون گرانت
منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد | تاریخ 1394/12/6 | پیوند به اصل خبر
پی نوشت: از ترس مردن خودکشی نکنیم.
برچسبها: کپی رایت, آثار هنری, دنیای اقتصاد, طراحی سنتی
همزمان با هفته پژوهش کارگاه اموزشی رنگ و نقطه فرش با نرم افزار فتوشاپ در دو دانشگاه هنر اصفهان و هنر شیراز برگزار می شود.
نوبت اول: سه شنبه - 24 آذرماه 1394 ساعت 8 تا 12 در دانشگاه هنـر شیراز
نوبت دوم: دو شنبه - 30 آذرماه 1394 ساعت 8 تا 12 در دانشگاه هنــر اصـفهان دانشکده صنایع دستی
سرفصل کارگاه
آشنایی با مفاهیم رنگ و نقطه کامپیوتری
آشنایی با ابزارهای مورد استفاده در محیط فتوشاپ
آموزش تعریف رجشمار و ابعاد در نرم افزار
آماده سازی و اصلاح طرح مدادی برای رنگ و نقطه
آموزش نقطه گذاری
آموزش کار با وکتورها برای نقطه گذاری
تعریف پالت های رنگی
آموزش شیوه رنگ گذاری و تغییر رنگ
کار با اکشن ها برای تکرار طرح
آموزش ارائه کار به صورت مدادی
علاقمندان برای شرکت در کارگاه می توانند با گروه فرش هر دانشگاه هماهنگی لازم را انجام دهند.
برچسبها: رنگ و نقطه فرش, رنگ و نقطه با کامپیوتر, رنگ و نقطه با فتوشاپ, میرزاامینی
دیروز طی مراسمی از پژوهشگران برگزیده دانشگاه کاشان تقدیر شد. منم به عنوان پژوهشگر برگزیده فرش انتخاب شدم که خوب خوشحالم. اما خوب میدونم اگر کاری به اسم پژوهش انجام دادم به هیچ وجه یک پژوهش واقعی نیست. البته همه مشکل هم از من نیست. جریانی که در حال حاضر به عرصه های پژوهشی و دانشگاهی کشور حاکم هست همینو میخواد که اشتباه هم توش کم نیست. حداقل در زمینه هنر که قویاً چنین نظری دارم. میخواستم یه آسیب شناسی در این مورد انجام بدم که خوب فعلاً فرصتش را ندارم. اما در این مورد لازمه که واقعاً نقد و بررسی ژرف با ارائه ادله و آمارهای دقیق و به روز انجام بشه.
برچسبها: میرزاامینی, پژوهشگر برگزیده, پژوهشگر فرش, دانشگاه کاشان
هجمه نگاههای اقتصادی و تجاری به فرش دستباف سبب ایجاد نگرانیهایی از جهت مغفول واقع شدن ابعاد هنری فرش شده. نکتهای که اگر به درستی و به موقع به آن توجه نشود فرش را کالایی صرفاً تجاری خواهد نمود که اگر توجیه و صرفه اقتصادی نداشته باشد باید سراغ نمونه های خوب آن را فقط در موزهها و تعداد محدودی کارگاه تولیدی گرفت. یکی از نکاتی که در شرایط کنونی باید به آن دقت و توجه لازم داشت لزوم نقد هنری فرشهای قدیم و جدید است. مسئلهای که حتی در دانشگاهها هم به آن توجه درخور و مقبولی نشده است.
باید توجه داشته باشیم که فرش دستباف پیش از هرچیز یک اثر هنری است. آثار هنری برای ما دارای ارزشند. به این معنی که دست کم مشتاقیم آنها را ببینیم و برایشان پول خرج کنیم. اما ویژگی که ما بر اساس آن یک فرش را دارای ارزش میدانیم کدام است؟ آیا میتوانیم برای این ویژگیها دلایل مشخص و مدونی ارائه کنیم؟ که این ارزش گذاری به نوعی عقلانی و منطقی هم باشد.
از طرفی باید توجه داشته باشیم همه دلایلی که ما ممکن است بر اساس آنها فرشی را ارزشمند بدانیم به ارزش هنری آن فرش ارتباطی ندارد. حتی توجه به محتوای سیاسی و مذهبی یک فرش هم نمیتواند دلیلی بر ارزش هنری صرف آن باشد. به عنوان مثال بافته شدن آیه ای از قرآن بر روی فرش هرچند به لحاظ اعتقادی برای مسلمانان بسیار ارزشمند و قابل احترام است اما آیا به آن فرش ارزش هنری هم میدهد؟ بافته شدن تصویری از امام خمینی بر روی فرش برای عاشقان به ولایت و خط رهبری به عنوان دلیلی هنری برای آن فرش محسوب خواهد شد؟
به راستی چه چیزی یک فرش را هنری میکند؟ چگونه رأی میدهیم فرش چلسی یک نمونه فرش هنری است؟ چگونه دستبافتههای معاصر کارگاه آقای رضی میری را تولیدی هنری میدانیم؟
پاسخ به این پرسشها در بسط و گسترش جریان نقد هنری فرش مشخص خواهد شد. در این جریان توجه به زشت و زیبا، هنری و تجاری، اثر و محصول و تعریف هر یک از این موارد از اهمیت ویژهای برخوردار است. لذا میطلبد که مخصوصاً در دانشگاهها نگاه ویژهای به نقد هنری فرش شود. اتفاقی که تاکنون یا نیوفتاده یا به شدت با محدودیت روبرو بوده و هست.
برچسبها: نقد هنری, نقد هنری فرش دستباف, نقد هنری صنایع دستی, نقد هنری هنرهای سنتی

عکس از محسن زین العابدینی
در همان دوران که زیاد هم دور نیست اهل شلوغ کاری بودم. یکی از شلوغ کاری های آن زمان من نشریه ای دانشجویی به نام طره بود که سالهای سال شماره های پیشینش در کتابخانه دانشگاه داشت خاک میخورد. میخواستم با حرکتی طره را نو کنم و این کار را هم کردم. اما اولین شماره ای که کار کردم توقیف شد! با این حال دلیلی نشد که دست از کار بکشم. برای شماره دوم تلاشم را مضاعف کردم. یکی از تلاش های من برای شماره دوم گفت و گویی خواندنی با داود شادلو بود که در آن زمان هنوز در مقطع دکترا پذیرفته نشده بود و دوماهنامه طره کار خود را شروع نکرده بود.
عمر من در هنر اسلامی تبریز کفاف آن را نداد که شماره دوم را به ثمر بنشانم. اما حیفم آمد در بین مطالبی که برای آن شماره گردآورده بودم گفت و گو با داود شادلو را به عنوان دانش آموخته موفق فرش با شما به اشتراک نگذارم. گفت و گویی خواندنی و جذاب که بیشتر به کار دانشجویان فرش می آید.
برچسبها: داود شادلو, طره, میرزاامینی, رشته فرش
ادامه مطلب...

سهم من هم در این مجموعه مقاله سبک شناسی قالی ایران و گزارشی از آموزش دانشگاهی فرش ایران بود.
پژوهش هنر را می توانید از دکه های روزنامه فروشی با قیمت 14000 تومان تهیه نمایید.
پی نوشت: ذیل مطالبی که من در این شماره نوشتم نوشته «دانشجوی مرمت فرش» که مدیریت فرش صحیح میباشد. همچنین در متن چاپ شده ایراداتی وجود دارد که در متن ارسالی بنده نبوده و احتمالاً در ویرایش این ایرادها به وجود آمده.
برچسبها: پژوهش هنر, میرزاامینی, سبک شناسی قالی, آموزش عالی فرش

بیستمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی گلجام منتشر شد. در این شماره از گلجام اولین مقاله رسمی و مشخصی که کار کردم چاپ شد. البته بعد از کش و قوسی طولانی!
این مقاله را با عنوان عوامل موثر بر فروش فرش دستباف و ماشينی در بازار ايران با همکاری استاد خوبم جناب آقای فریبرز صدیقی ارفعی کار کردم. موضوع این کار تحقیقی برای خودم در آن موقع جذابیت بسیار خاصی داشت که خدا را شکر به سامان مناسبی هم رسید.
این شماره گلجام با شش عنوان مقاله در 104 صفحه است که استاد محمد رضا عابد در سرمقاله آن به مقوله مهم و کلیدی این روزهای عرصه علمی فرش یعنی، پژوهش در فرش با عنوان «پژوهش در فرش؛ با ضرورتی چند وجهی و زمان بر» پرداخته است. مسئله و نکاتی که باید بیشتر و بهتر به آن پرداخته شود و استاد عابد به درستی در سرمقاله این شماره به آن اشاره داشته.
در این شماره از گلجام میخوانیم:
نقش مايه طاووس در دست بافته های گليمی اقوام شاهسون و قشقايی/ افسانه قانی
بررسی امکان پذيری ايجاد کارگزاری کنترل کيفيت فرش دستباف با تاکيد بر کارگاه های خانگی/ عباس جوهری، سيد محسن مشرف، دکتر محمد نجار فيروزجايی، مهدی هاديان، رضا الله داد
عوامل موثر بر فروش فرش دستباف و ماشينی در بازار ايران/ سيد محمد مهدی ميرزاامينی، دکتر فريبرز صديقی ارفعی
مطالعه نمادين نقش درخت- ستون و پرنده بر نمازليق های ترکمن/ دکتر بهار مختاريان، شهربانو کاملی
بررسی جايگاه حاشيه در فرش های تصويری دوره قاجار/ حجت اله رشادی، دکتر محسن مراثی
تحليل نقشه فرش های شکارگاهی محمد حسين مصورالملکی بر مبنای فرش های شکارگاهی دوره صفوی/ دکتر علی اصغر شيرازی، حسام کشاورز
برچسبها: شماره بیست گلجام, گلجام, فصلنامه فرش, فصلنامه علمی پژوهشی فرش
گزارش یک نشست/اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تبریز/دهم اردیبهشت 1391
یکشنبه دهم اردیبهشت ماه 1391 نشستی با موضوع مدیریت صادرات و مهندسی فروش با نگرشی نو و تجارت الکترونیک با حضور دستاندرکاران، فعالان و تجار فرش استان آذربایجان شرقی و به میزبانی اتاق بازرگانی صنایع و معادن تبریز برگزار شد. دانشجویان فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز میهمانان این نشست تخصصی بودند.
برچسبها: تجارت الکترونیک فرش, اتاق بازرگانی تبریز, محمد صمدی, نادر آقازاده
ادامه مطلب...

برچسبها: ایران, روزنامه ایران, طراحی فرش, میرزاامینی
وقتی نام مرمت فرش میآمد در ذهنم چند فرش تاریخی نقش میبست که از سالیان دور به ما رسیده بودند. البته هرچند تصورم از اساس غلط نبود امّا قطعاً نمیدانستم مرمت و نگهداری فرش این چنین عظیم و پیچیده است. و تنها قسمی از کار مرمت فرشهای تاریخی است.

مرمت يا به اصطلاح عامه رفوگري يكي از زمينههاي فعاليت در هنر و صنعت فرش است. واژه رفو به معني درست كردن و اصلاح دادن جامه به نوعي كه معلوم نشود و مانند اول گردد. پس رفو يك نوع دوخت نامرئي و نامشخص ميباشد.
برچسبها: مرمت, مهندسی فرش, کارگاه مرمت و تکمیل فرش, استاد رسول روفه گر حق
ادامه مطلب...
چند وقتی هست نوشتن در مورد فرش به شدت برام سخت شده. با این که موضوعات زیادی برای کار دارم و همیشه دوست داشتم در مورد چنین موضوعاتی بنویسم اما الان که فضا و منابع و حتی تا حدودی فرصتش هست اصلاً دست و دلم به نوشتن در مورد فرش نمیره.

خوب با این فرش شدگی داغ داغ و بی ترمز من پیش بینی این فرش زدگی دور از انتظار هم نبود.
برچسبها: میرزاکارپت, میرزاcarpet, فرش, فرش زدگی

چند وقت پیش مقاله ای نوشتم با عنوان سبک شناسی قالی ایران و قسمت شد که بفرستم برای همایش فـــــــــرش و فرهنگ ايرانی، هنر اسلامی، اقتصاد جهــــــــــانی که اتفاقاً پذیرش هم شد. دهم اردیبهشت این همایش در سالن همایش های سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی بندر ترکمن برگزار میشه و من هم یکی از 9 مقاله پذیرفته شده این همایشو قراره ارائه کنم.
امیدوارم همایش خوبی باشه. از دوستانی که میتونند بیان هم دعوت میکنم در این همایش حاضر بشند و منو تشویق کنند :)

برچسبها: بندر ترکمن, همایش فرش, میرزاامینی, سبک شناسی قالی ایران
چهارمین همایش دوسالانه دانشجویان و دانش آموختگان فرش سراسر کشور برگزار نشد. این که چرا برگزار نشد را نمیدانم. می گویند بودجه نبود. خوب بودجه که این روزها هیجا نیست. اما نمیدانم چرا به فرش و همایش دانشجویان و دانش آموختگان که میرسد آن هم بعد از دوسال کلهم اجمعین می گویند بودجه نیست و برگزار نمی شود و خلاص!
هرچند سومین دوره آن هم در حد انتظار من حداقل نبود و همان موقع هم عجب نقد تندی برایش نوشتم! ولی حالا که حساب میکنم میبینم همین که بود خودش باز نعمتی بود که الان از همان هم بی نصیبیم. خوب به این میگن ناشُکری دیگه!
به هر حال امیدوارم چهارمین همایش دانشجویان و دانش آموختگان فرش کشور که به همت انجمن علمی فرش تا کنون سه دوره آن برگزار شده برگزار شود تا این بار قدرش را بیشتر بدانیم و شکر نعمتش را بیشتر به جای آوریم.
به همین بهانه بد نیست بیانیه سومین همایش را باهم مروری کنیم و ببینیم چه میخواستیم و چه شده است. قضاوت با شما.
برچسبها: همایش دانشجویان و دانش آموختگان فرش, میرزاامینی, انجمن علمی, بیانیه همایش
ادامه مطلب...

شماره 18 فصلنامه علمی پژوهشی گلجام منتشر شد. انتشار این شماره نسبت به 17 شماره قبلی یک تفاوت عمده برای من دارد که در این شماره اولین مقاله علمی پژوهشی بنده بالاخره منتشر شد. این مقاله را سال 90 کار کردم که پروسه طرح و تحقیق و داوری و تایید نهایی آن قدری به طول انجامید تا نهایتاً پس از یک سال و اندی در شماره 18 گلجام به چاپ برسد.
البته این مقاله با مشارکت و راهنمایی های استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر سید جلال الدین بصام به ثمر نشست که از ایشان برای لطف و حمایت هایشان تشکر می کنم.
مقالات این شماره به شرح زیر می باشند:
برچسبها: گلجام, ترنج, میرزاامینی, انجمن علمی فرش
ادامه مطلب...
پورتال مرکز ملی فرش ایران گویا قرار نیست مجدداً راه اندازی شود. حدود سه ماه است که این پورتال به نشانی www.incc.ir از دسترس خارج شده. ابتدا کاربران با پیامی با مضمون در دست ساخت! مواجه میشدند که اخیراً حتی این پیغام هم نشان داده نمیشود. قطع شدن یکباره این پورتال و عدم رسیدگی به هنگام برای راهاندازی مجدد آن سوالی است که این یادداشت کوتاه به بهانه آن از مقابل دیدگانتان میگذرد.

برچسبها: مرکز ملی فرش, پورتال, روابط عمومی, میرزاامینی
ادامه مطلب...
ژان بابتیست تاورنیه جهانگرد فرانسوی که در سال 1605 در پاریس متولد شد شش سفر میان سالهای ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ میلادی به ایران داشت. سفر اول او در زمان سلطنت شاه صفی، نوه شاهعباس بزرگ، و سفرهای دیگرش در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان بود. این شش سفر را سه سفر بازگشت از هندتکمیل کرد که یکی از طریق دریا از بندر سورت به هرمز و دوتای دیگر از طریق قندهار بود. بدین گونه، او نه بار به ایرانآمد.

تاورنیه در پایان سفرنامه اش به نکته جالبی اشاره دارد. او پس از سفرهایش به ایران هنر و صناعت ایران را چنین توصیف و با هنر اروپا مقایسه می کند:
بايد بطور اختصار بخوانندگان بگويم كه براى ديدن هنرهاى زيبا نبايد مسافرت كرد.بهيچ وجه اثرى از نقاشى و حجارى و زرگرى و ساير صنايعىكه در اروپا ديده مي شود در آسيا نمي توان يافت.قالى و زرى و پارچههاى ابريشمى ايران هم كه سابقا مايهء حيرت ما مىشد،نسبت بترقيات صنايع ما تنزل كرده است.منسوجات خود را كه به ايرانمىبريم،شاه و بزرگان با سرعت بخريدن آن قيام مىكنند و به پارچههاىخود ترجيح مي دهند.از معمارى هم ابدا سر رشته و اطلاعى ندارند.در تمام آسياهيچ چيز قشنك و نفيسى كه شبيه به لوور و قصور سلطنتى فرانسه باشد ديدهنمي شود.اگر تمام نقايس آثار مشرق زمين را جمع كنند به پايهء نفايس و تجملاتمملكت و دربار پادشاه فرانسه نمي رسد.بهمين جهت است كه من از بعضى سياحانتعجب مي كنم كه به ايران و ساير ممالك آسيا آن عظمت و تجمل و قشنگى را نسبتدادهاند،كه نه طبيعت و نه صنعت هيچكدام بآنها نبخشيدهاند زيرا همهنفايس كه آنها نوشته و عظمتى كه ذكر كردهاند اگر راست بود من هم بايستىديده باشم.من مىتوانم بخوانندگان اطمينان بدهم كه آنچه نوشتهام از روى راستى و صحت است.
-تاورنیه، ژان بابتیست. سفرنامه تاورنیه. ابوتراب نوری و حمید شیرانی. تهران: سنایی، ص 702.
******
این که بر تاورنیه چه گذشته است که چنین در پایان سفرنامه اش هنر و صناعت نفیس و زیبای ایرانیان را بدون ارزش و فاقد امتیاز نسبت به هنرهای مغرب زمین دانسته بسی جای تعجب و تحیر دارد.
برچسبها: تاورنیه, سفرنامه, فرش, قالی
ادامه مطلب...
چند نکته اندر احوالات دانشجویان کارشناسی ارشد فرش

ترم دوم یا سوم کارشناسی فرش بودم که زمزمههایی از طرح و تصویب کارشناسی ارشد فرش را شنیدم. جدای از این که کلی سوال در ذهنم نقش بست که در این کارشناسی ارشد فرش چه خواهد گذشت و چگونه خواهد بود و دو صد چگونه و چرا دیگر! اما خوشحال بودم که شانس ادامه تحصیل در رشته فرش را در مقطع کارشناسی ارشد دارم. به هر ترتیبی که بود آبان سال 90 یعنی هنوز دو ترم مانده بود که کارشناسیام تمام شود به صورت جالبی و طی یک عملیات پیچیده و با تکمیل ظرفیت فرش در مقطع کارشناسی ارشد کلید خورد و بسیاری هم خودشان را برای اولین کنکور کارشناسی ارشد فرش آماده مینمودند. کنکور به هر شکلی که بود برگزار شد و نتایج اعلام شد و نفرات برگزیده شناخته شدند و راهی دانشگاهها شدند.
دانلود فایل سرفصل مصوب کارشناسی ارشد فرش
برچسبها: کارشناسی ارشد, فرش, سرفصل, دانشگاه
ادامه مطلب...
در یک بررسی که بهار سال 1390 انجام دادم در مجموع 10 نمونه فرش تبریز که هر یک به طرحی خاص در تبریز معروف بود را مورد بررسی قرار دادم که این پروژه کلاسی را در این پست برای دوستان قرار دادهام. خوشحال میشوم نظرات شما را در خصوص این پروژه بدانم.
برچسبها: فرش, قالی, تبریز, ارزیابی
فایل پی دی اف شماره سوم فصلنامه که نه! گاهنامه علمی دانشجویی طـــــره نشریه ای که بسیار دوست داشتم ادامه پیدا کند که نکرد را در این پست قرار داده ام.
نشریه تخصصی فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز با نام "طره" در سال 1380 پیش شمارهاش چاپ شد؛ یعنی همان شماره صفر و در یک وقفه کوتاه، شماره اوّل خرداد سال 1381 به صورت مستقل چاپ شد. امّا طره در ادامه وقفهای طولانی را تجربه کرد، به شکلی که کسی از نشریه طره اطلاعی نداشت. علی ای حال به همت بعضی از دوستان و مکاشفهای تاریخی سال 1388 شماره دوم آن چاپ شد. به عبارتی بعد از 7 سال شماره دوم چاپ شد. شماره سوم آن هم در اواخر بهار 1390 منتشر شد ولی هیچ وقت توزیع نشد که داستان خاص خود را دارد.
به هر حال امیدوارم طره مجدداً منتشر شود.
جهت دانلود فایل پی دی اف نشریه از لینک زیر استفاده کنید.
برچسبها: طره, نشریه, فرش, قالی
ایده داشتن خبرنامهای تخصصی از سومین دوره انجمن علمی دانشجویی فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز از طرف اعضای انجمن آن دوره و با سرپرستی من شروع شد. دقیقاً آبان 1389 بود. آن زمان انرژی زیادی داشتم. خام خام! وقتی صفحات خبرنامه را ورق میزنم علیرغم این که هیچ مطلب و گفته و نوشته خاصی ندارد اما پر از خاطره های شور و شیرین است که در این پست مجموعه 13 شماره آن را برای دانلود گذاشته ام.
شماره اول و دوم خبرنامه تحت عنوان «خبرنامه فرش دستباف» و پس از آن با نام «خبرنامه قالی» به مدت یک سال و یک شماره و به صورت ماهیانه به چاپ رسید و در اختیار دوستان خوبم قرار گرفت. جهت دریافت خبرنامه ها به ادامه مطلب بروید.
برچسبها: خبرنامه قالی, نشریه, فرش, میرزاامینی
ادامه مطلب...
برچسبها: فرش, المپیاد, مرکز ملی فرش, دانشگاه
ادامه مطلب...
سیسیل ادواردز در روایتی جالب، فرش یزد و کرمان را با خاطرهای سراسر نکته آموزشی و البته عجیب معرفی میکند. در صفحه 246 کتاب قالی ایران این گفت و شنود چنین آمده:
دوستم به نام طبسی مرا به کارگاه خود که تقریباً در زیرزمینی بود هدایت کرد و توضیح داد که چون هوای یزد بسیار گرم است کارگاه خود را در اینجا برپا کرده تا گرما کمتر به آن نفوذ کند. کارگاهی بسیار منظم و نظیف بود و نور به اندازه کافی از بالا وارد آن میشد. عدهای زن و مرد و دختر و پسر سرگرم کار بودند. صدای مانوس نقشه خوان و تاپ تاپ شانه زدن بافندگان به گوش میرسید.
برچسبها: فرش, کرمان, یزد, سیسیل ادواردز
ادامه مطلب...
معرفی کتاب
تاریخچه صناعت قالیبافی کاشان عنوان کتابی است به قلم حوریه عبدالهی که به بررسی تحولات قالیبافی کاشان از دوره قاجار تا سال 1357 پرداخته و توسط انتشارات بو کتاب سال 1389 در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. این اثر 176 صفحه تک رنگ و در چهار فصل ضمن بررسی اجمالی صناعت قالی بافی کاشان قبل از دوره قاجار رویدادهای عصر قاجار و ویژگیهای قالی کاشان در دوره قاجار و دوره معاصر را تا سال 1357 مورد تحلیل و بازبینی قرار داده است.
عبداللهی که متولد سال 1365 است تا به حال دو کتاب به رشته تحریر درآورده که هر دو به نوعی با موضوعیت شهر کاشان است. شهر من کاشان، مرواردی در دل کویر عنوان دیگر کتاب عبدالهی است.
برچسبها: کتاب, فرش, کاشان, نقد
ادامه مطلب...
برچسبها: فرش, صنعت, اقتصاد, قالی
ادامه مطلب...
صنعت فرش دستباف ایران اگر امروز به جایی رسیده است که برخی از دستاندر کاران اعتقاد دارند وارد مرحله بحران شده به واقع ناشی از چیست؟ و با کدامین محک و معیار و استاندارد، فرش را در آستانه بحران و یا در نقطه بحرانی میدانیم؟
این سوالی است که هریک از فعالان فرش دستباف ایران پاسخی به نسبت تجربه خودشان برای آن دارند. اما آیا صنعت فرش دستباف ایران به واقع شرایط بدی را دارد؟ آیا نرخ تولید و صادرات فرش دستباف به حدی رسیده است که ادامه این روند به بحرانی جدی در این صنعت تبدیل شود یا به قول برخی این صنعت هم اکنون در بحران به سر میبرد؟ آیا کسی از مسئولین هست که وضعیت امروز صنعت فرش دستباف ایران را مطلوب ارزیابی کند؟
به هرحال میبایست استانداردی برای شرایط مطلوب در نظر بگیریم تا بتوانیم ارزیابی درستی از وضعیت اکنون صنعت فرش دستباف ایران داشته باشیم. این استانداردها میتوانند تجربه گذشته، عملکرد رقبا، اهداف از پیش تعیین شده یا ترکیبی از این سه عامل باشند.
برچسبها: فرش, قالی, اقتصاد, مدیریت
ادامه مطلب...
سال 91 برای فرش ایران در حالی آغاز شد که اهداف صادراتی رقم بالای یک میلیارد دلار را نشان میداد و دستیابی به آن نیازمند اقداماتی جدی و واقعی در این زمینه بود. اقداماتی در زمینههای مختلف شناخت بازار، تولید و فروش که تمامی اینها میبایست نسبت به گذشته بهبود چشمگیری یابد. لذا استفاده بهینه از ابزارهای این جریان کمک شایانی به دستیابی این اهداف مینماید. لذا علاوه بر توجه به موارد تازه و بکر باید عادتهای غلط را نیز در این جریان اصلاح نماییم. عادتی که هر ساله نمایشگاه بزرگ فرش دستباف ایران را به بزرگترین حراجی سال تبدیل مینماید.
برچسبها: فرش, قالی, فروش, نمایشگاه
ادامه مطلب...
یادداشتی در بررسی مقبول بودن رشته فرش در جامعه
روز گذشته در جمعی بودم که به خاطر تازه وارد بودنم به آن جمع لازم بود خودم را معرفی مختصری کنم. طبق معمول از خودم و خانواده و کارهایی که انجام داده بودم و قرار بود انجام بدم و تحصیلات و ... گفتم. میان صحبتم یکی از مستمعین پرسید ببخشید رشته شما چی بود؟ گفتم فرش. صحبت ادامه پیدا کرد و تا یه جورایی معرفی بنده برای حاضران به اتمام رسید.
فرد دیگری در جمع دوباره پرسید ببخشید گفتید رشتتون چیه؟ من که فکر کردم شاید گنگ گفتهام دوباره گفتم خدمتتون که عرض کردم طراحی فرش. با حالتی که گویا متوجه نشده باشد دوباره گفت یعنی چی؟ طرح فرش میکشید؟ برای فرش ماشینی کار میکنید؟ من گفتم نه فرش دستباف. برای فرش دستباف طراحی میکنیم. ادامه دادم ما در دانشگاه با اصول و مبانی طرح و نقش و رنگ فرش دستباف به صورت تخصصی آشنا میشویم و سایر دروس مرتبط با فرش دستباف را به صورت پایه یاد میگیریم.
بنده خدا فردی که سوال را پرسیده بود چهرهاش طوری شده که گویا بهش گفتهام ایران قهرمان جام جهانی فوتبال شده است! بسیار متحیر سایر جمع را نگاه کرد و گفت به حق چیزای نشنیده! جمع هم که گویا تا آن موقع تو رودربایستی چیزی از رشتهام نپرسیده بودند آنها هم هیچ نمیدانستند و کاملاً مشتاق بودند ببینند این رشته فرش عجب موجودی است. چند دقیقه سکوت و بعد از مدتی همان بنده خدا با حالتی طنز گونه از من پرسید خوب حالا بعدش چکار میکنید؟! من که دیدم تصویر مخاطبم از فرش دستباف چیزی دگرگون از آن چیزی است که من میدانم توضیحاتی برایش دادم. ولی خوب میدانستم که او الان به هیچ وجه نخواهد پذیرفت که فرش دستباف نیاز به آموزش آکادمیک دارد و در دانشگاهها تدریس میشود. البته برای اینکه به فکر سلامتی آن بنده خدا بودم نگفتم که بنده از اول مهرماه دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی فرش خواهم شد چون بعید نبود ایشان از شدت تعجب سکته کند!
برچسبها: فرش, دانشگاه, دانشجو, میرزاامینی
ادامه مطلب...