میرزاکارپت-Mirza Carpet | شهریور ۱۳۹۷
 
تاريخ : دوشنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۷

چند سال پیش که تازه دانشجو دکتری شده بودم پیشنهادهای مختلفی برای تدریس در دانشگاه‌ داشتم. خیلی لذت بخش بود! حس موفقیتی سرخوشانه داشت. سعی میکردم تا جایی که ممکن بود کلاس ها را جوری هماهنگ کنم که به همه برسم از تهران و کاشان تا اصفهان و شیراز و ... . در این سرخوشی ها بودم که متن محبت آمیزی از سوی یکی از دوستانی که در همین جریان با هم کلاس داشتیم به دستم رسید. بعد از آن تصمیم گرفتم تدریس را تا مطمئن شدن از لیاقت و توانایی کامل کنار بگذارم که همین کار را هم کردم. خالی از لطف نیست که شما هم این نامه، نقد یا دردنامه را بخوانید. 


این ردا اگر زیباست اما سیاه است

جناب آقای میرزاامینی محترم
سلام
از این که مرتب واژه «استاد» را پس و پیش نامتان استفاده کنم معذورم. چون اعتقاد دارم هر کسی به هر طریقی از پشت صندلی دانشجویی به پشت میز تدریس رفت لزوما استاد نیست یا حق استادی گردن دانشجو ندارد. شاید مدرکی داشته یا پارتی و ... . البته احترام هر عزیزی که به هر قیمت و طریقی به پشت میز تدریس در دانشگاه خزیده امری واجب است و بنده نیز این واجب را ادا و به همین دلیل با احترام نکاتی را خدمتتون عرض میکنم.
نمیدانم مشکل فرش چه بوده یا کجاست که رشته فرش ایجاد شده و تا کنون این جمعیت دانشجو یا دانش آموخته مدرک به دست چه‌مشکلی از آن را رفع کرده یا میکنند که همچنان حرص گسترش و نوگشایی های رشته فرش در دانشگاه های مختلف روز افزون است؛ از دانشگاه سراسری و آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی و ... گرفته تا اکنون که هوس ارشد و حتی زبانم لال دکتری! را در سر دارند؟!!
اینان کیستند که تن به این کار میدهند؟!
در زمین زندگی میکنند؟ ایران و دانشگاه های ایران را میشناسند؟ و از همه مهمتر فرش را میشناسند؟!
اگر در این امور سر رشته ای ندارند و متخصص نیستند آیا حال و روز ما را نمی بینند و باز همچنان میخواهند ایران را دانشگاه فرش کنند؟!
واقعا فکر میکنند با این اوضاع آموزش فرش در دانشگاه ها و مدرسین به اصطلاح «استاد» که دارند ما قرار است چه گلی به سر فرش ایران بزنیم!؟
یا خود شما که چند سالی با کفش های ما راه رفتید دویدید زمین خوردید بلند شدید و زندگی کردید چه گلی به سر فرش زدید؟! شما که فقط گویا بیست میگرفتید شما که همیشه شاگرد اول بودید؟! شما که نقل محافل دانشجویی هستید و همه جا سری دارید؟!
جز این است که بعد از طی کردن سلسله وار مقاطع تحصیلی اکنون همزمان هم دانشجو هستید و هم به پشت میز تدریس پناه بردید؟!
چرا برای شما در این بازار بزرگ فرش جز دانشگاه جایی نیست؟!
چرا کسی در قبال حقوقی ناچیز همانند همان که حق التدریس می گیرید برای شما در بازار فرش جایی ندارد؟!
حالا شما که به این سوی میز امدید چطور ممکن است به چون من امیدوار بود؟
سوابق محدود تدریس شما در چند ترم را وقتی مرور میکنم بیشتر باور میکنم که این دور باطل نه تنها باطل است بلکه با سرعت بیشتری رو به قهقرا میرود
چطور ممکن است کسی این لیست دروس را در مدت چهار ترم تدریس کند!؟ با سنی کمتر از سی سال؟! این همه تخصص از کجا به شما ارزانی شده یا بهتر بگم وحی شده. چون در عصری که دنیا در حال تخصصی شدن علوم است ممکن نیست کسی چنین دانشمند در علوم مختلف باشد که اعتماد به نفس ان را داشته باشد جماعتی استاد خطابش کنند
و بدتر از آن این که برای چنین دانشمندی جز در همین دانشگاه جایی نیست که همان حقوق ناچیز را به او بدهند
بیایید با هم این لیست را مرور کنیم و خواهشا قدری تامل کنید
طراحی با کامپیوتر
رنگ و‌نقطه با فتوشاپ و بوریا
ارزیابی و ارزشیابی فرش
روش تحقیق
طراحی قالی۱ و ۲
طراحی سنتی ۱و ۲
اقتصاد فرش
تجارت الکترونیک
تاریخ فرش ایران
تاریخ فرش جهان
شناخت بازارهای جهانی فرش
واقعا شما در همه این ها در حدی هستید که من (دانشجو) را آموزشِ موثر دهید؟! که بعد من بتوانم با مدرک یا مدرک های کذایی جایی ابراز وجود کنم؟!
بیایید با هم صادق باشیم و نه تنها صادق باشیم اهل اقدام و عمل هم باشیم اگر واقعا فکر میکنید نمی توانید چرا خودتان را در معرض این اتهام ها قرار میدهید؟!
لابد میگویید: «اگر من نباشم فکر میکنید از من بهتر یا واقعا دانشمند و‌متخصص این حوزه می ایند یا جا برای آنها باز می شود»
شخصا می گویم همانطور که تا الان دیدم وضع بدتر می شود که بهتر نمی شود
اما بر میگردم به بخش اول صحبتم چرا واقعا ما فرش می خوانیم چرا واقعا بدون توجه به این مسائل حرص و هوس روزانه برای رشته فرش و مقاطع ان در دانشگاه ها افزایش می یابد؟!
اگر واقعا فقط منافع شخصی یا صنفی خودشان را می بینند باید بگم ما دانشجویان تاوان منفعت طلبی شما مسئولین را ما می دهیم و شما با تدریس در همین کلاس ها و با ترجمه ها و مقاله ها و پایان نامه هایی که به زور نمره از ما میستانید پله میسازید که قدرت بیشتری پیدا کنید تا همین دایره باطل را گسترش دهید
...
چون شما را از جنس خودمان و زخم خورده می دانم جرات انتقاد پیدا کردم و امیدوارم از من ناراحت نشوید. و شاید این ها را به در گفتم تا دیوار بشنود چون واقعا اعتقاد دارم اگر خود را از این دور باطل آموزش دانشگاهی فرش خارج کنید قطعا موفق خواهید شد
ارادتمند
یک دانشجوی آزاده فرش


دوست عزیز و ارزشمند
سلام
از این که بنده را قابل دانستید و مورد محبت خود قرار دادید متشکرم.
همانطور که در بخشی از صحبتتون اشاره کردید منم مثل شما هستم و شاید قربانی این صنفی نگری ها و منافع شخصی مسئولین مربوطه ام. از این که روحیه ای دارم که شما می توانید آزادانه مرا به عنوان عضوی از این سیستم نقد کنید علیرغم تمام کاستی هایم بر خود می بالم چون اگر امثال من در دوره های گذشته فقط همین روحیه را داشتند امروز وضع بهتر بود.
دوست عزیز من درد مشتركم مرا فرياد كن!
ارادتمند
میرزاامینی


برچسب‌ها: میرزاامینی, رشته فرش, اساتید فرش, دانشگاه فرش

ارسال توسط سید محمد مهدی میرزاامینی

اسلايدر