به بهانه هفتمین المپیاد سراسری فرش
هفتمین المپیاد سراسری فرش دستباف ایران پانزدهم تا هفدهم اسفندماه 1391 در دو بخش دانش آموزی و دانشجویی برگزار خواهد شد. برگزاری المپیاد فرش در ایران که دایه بام فرش جهان را دارد بسیار اتفاقی خوشایند است. از طرفی رشد سالانه تعداد دانش آموزان و دانشجویان فرش در سراسر کشور لزوم برگزاری چنین مسابقهای را دوچندان مینماید که مرکز ملی فرش ایران به عنوان متولی این جریان تا کنون شش مرحله از این المپیاد را برگزار نموده و در آستانه برگزاری هفتمین دوره آن قرار دارد. ناگفته پیداست که برای رشد و هرچه کیفیتر شدن این جریان میبایست متولیان امر، مدارس، هنرستانها، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، سازمانهای بازرگانی استانها و سایر ذینفعان فرش همه آن را به نوبه خود یاری رسان باشند تا بدنه علمی و مهارتی جوان فرش کشور فرصت بروز و شکوفایی استعداد خود را برای حضور بهتر و بیشتر در بدنه فرش ایران پیدا کنند. در این بین توجه به چند نکته که در برگزاری المپیاد فرش تا کنون مورد غفلت بوده است جای بحث و تأمل دارد.
قبل از هر چیز خالی از لطف نیست که به اهداف تعریف شده المپیاد فرش کشور نیم نگاهی داشته باشیم. در مقدمه آيين نامه برگزاري المپياد فرش دستباف ایران آمده است: المپياد سراسري علمي فرش دستباف با هدف و انگيزه رقابت و سنجش سطح دانش و مهارت هنرمندان عرصه هنر ـ صنعت فرش در دو سطح دانش آموزي ـ دانشجوئي برگزار ميشود. بدين منظور با استفاده از نظرات متخصصين و صاحب نظران و تلفيق تجارب حاصل از ساير مسابقات كه توسط دستگاههاي مختلف برگزار شده، شيوه اي مناسب و كارآمد كه بتواند به درستي ميزان توانمندي آنان را نشان دهد طراحي شده است.
در اهداف برگزاری المپیاد فرش نیز آمده است:
1. ايجاد انگيزه به منظور تحصيل علوم و كسب مهارتهاي علمي دانش آموزان و دانشجويان فرش
2. ارزيابي توان علمي در دو سطح دانش آموزي و دانشجوئي
3. شناسايي دانش آموزان و دانشجويان مستعد ونمونه در سطح استان ها و كشور
4. آشنايي بيشتر جامعه با فرش دستباف در رشتههاي مختلف مرتبط با آن از طريق پوشش تبليغاتي مناسب
5. ترويج فرهنگ فرش بافي بعنوان يك فعاليت هنري و سرگرمي براي جوانان
نیت و هدف مسئولین برای برگزاری المپیاد با هر کم و کاست و کیفیتی صرفاً به دلیل ورود به این زمینه و دغدغه علمی و مهارتی آنها در رشد و پویایی قشر جوان و علمی فرش قابل ستایش است. اما برخی مسائل این شائبه را ایجاد میکند که مسئولین امر در حد یک برگزاری ساده مسابقهای در سطح ملی ماندهاند و نه تنها تلاشی برای دستیابی و گسترش ابعاد اهداف تعریف شده انجام نداده بلکه بر اجرای همان اصول سابق نیز سستیهایی دیده میشود.
تلاش برای داشتن یک «المپیاد» واقعی
نکته اول اینکه علیرغم نیاز و مهیا بودن شرایط و لزوم برگزاری المپیاد فرش در سطح کشور به عنوان کشوری پیشرو در هنر- صنعت فرش دنیا مسابقه برگزار شده به هیچ روی «المپیاد» علمی یا مهارتی نبوده و از هیچ یک از امتیازات و شرایط خاص برگزاری المپیادها نیز پیروی نمیکند. مسئولین نیز با وجود این که به این مسئله واقف هستند اما سالانه با برگزاری این مسابقه و اطلاق عنوان المپیاد شرکت کنندگان را در توهم المپیاد واقعی فرش قرار میدهند؛ در صورتی که یک مسابقه در سطح دانش آموزی یا دانشجویی است که هیچ امتیاز علمی و یا مهارتی با اعتبار خاصی در مراکز رسمی کشور ندارد. از طرفی گویا تلاشی هم برای جا دادن مسابقه سراسری فرش در بین المپیادهای رسمی کشور انجام نمیشود. حداقل پس از گذشت هفت سال هنوز اتفاقی در این خصوص رخ نداده است.
ضعف در آیین نامه اجرایی المپیاد
نکته دوم ضعفهای آییننامهای برگزاری این مسابقه در سطح استانی و کشور است که به نوعی عدالت رقابتی سالم را از این رویداد سلب مینماید. به عنوان نمونه در تعریف شرایط شرکت کنندگان به شرایط سنی اشارهای نشده است و از سویی محدودیت برای دانشجویان کارشناسی ارشد و با لاتر لحاظ شده. این نکته از آن جایی اهمیت مییابد که مثلاً فردی چهل و چند ساله یا حتی بیشتر چون در مقطع کارشناسی یا کاردانی در حال تحصیل است در کنار جوان بیست سالهای قرار میگیرد که به الطبع دارای شرایط مساوی نخواهند بود. به عنوان نمونه در دوره ششم چنین مسئلهای اتفاق افتاد و مسئولین بی توجه حتی جایزه ویژهای به شرکت کننده محترم این دوره به عنوان مسنترین شرکت کننده در مسابقه هم دادند. از طرفی محدودیت خاصی برای مقطع کارشناسی ارشد لحاظ شده است که شاید به لحاظ سنوات و یا ترم تحصیلی با شرکت کنند مجاز در مسابقه تفاوتی نداشته باشد.
لزوم توجه و نظارت بر برگزاری بخش استانی المپیاد
در آیین نامه علیرغم این که به برگزاری بخش استانی تاکید شده اما در جایی دیگر اشاره شده که استانها یا مراکز آموزشی بر اساس معدل میتوانند افرادی را برای بخش ملی معرفی نمایند. که البته برگزاری بخش داخلی مسابقات برای معرفی افراد برگزیده به ندرت عملیاتی میشود و افراد به اصطلاح منتخب استانی به صورت فرمایشی و نه لزوماً با معیار خاصی حتی معدل -که به هیچ وجه در این مورد کارایی ندارد – به بخش ملی معرفی میشوند که در چنین شرایطی ادعای برگزیده بودن در سطح کشور در رشتهای خاص زیاد قابل استناد و اعتبار نیست. از سویی مرکز ملی فرش یا گروههای فرش استانی نیز نظارت خاصی بر شیوه و آیتمهای مسابقه معدود استانهایی که بخش داخلی برگزار مینمایند ندارد و معمولاً به اختیار مراکز آموزشی این افراد به استانها معرفی و مراکز استان به ستاد برگزاری کشوری معرفی مینمایند.
این شرایط حکایت از سستی یا بی اهمیت بودن جریان کیفی این مسابقه دارد که صرفاً باید افرادی از هر استان با فیلترهایی که آنها نیز چندان کارایی ندارند به بخش ملی معرفی شوند و در موعدی آنها به رقابت بپردازند. در این روند به هیچ وجه نمیتوان ادعای برگزاری مسابقهای ملی با کیفیتی همگن را داشت که عمدتاً ضعف در نظارت و آیین نامه برگزاری و الزام به رعایت دقیق آن است.
لزوم شفافیت شیوه برگزاری مسابقه در بخش ملی
نکته دیگر شیوه برگزاری مسابقه در بخش ملی است. مسابقه جدای از دو گروه کلی دانشآموزی و دانشجویی در دو بخش نظری و عملی برگزار میگردد. اما درصد سهم بخش نظری و عملی قبل از مسابقه و یا منابع مطالعاتی آن به صورت مشخص و تعریف شدهای موجود نیست. هیچ یک از شرکت کنندگان نیز به صورت رسمی از شیوه برگزاری مسابقه و محدودیتهای آن آگاه نیستند. حتی بعضاً با تغییر تیم کارشناسی و داوری شیوهها به کل متفاوت از دوره قبل میگردد.
متولی برگزاری نیز در این خصوص به شیوهای شفاف و روشن عمل نمیکند. به عنوان مثال شیوه برگزاری ششمین دوره در بخش طراحی یا رنگرزی و ... به صورت رسمی به شرکت کنندگان اعلام نشد و به الطبع محدودیتهای اجرایی و فنی برای آنها مشخص نیست. البته امیدواریم برای رعایت عدالت این اتفاق حتماً رخ دهد. ولی حتی اگر این فرض را هم بپذیریم که هیچ گونه اطلاعی نباید از شیوه برگزاری به شرکت کنندگان قبل از مسابقه داده شود حداقل باید همین مسئله به صورت روشن اعلام شود تا در صورتی که به نوعی برخی شرکت کنندگان از شیوه و نحوه برگزاری مطلع شدند شرکت کننده متخلف شناخته شود. همچنین لازم است پس از مسابقه داوران بیانیه خود را در خصوص شیوه برگزاری هر مسابقه و ردیف امتیازات آن را به صورت شفاف اعلام نمایند که متأسفانه چنین شیوهای را برگزار کنندگان در پیش نگرفتهاند تا حداقل منتخبین و غیر آنها نکات مثبت و منفی کار خود را بدانند.
ساماندهی بخشهای طراحی، نظارت و داوری المپیاد
به صورت کلی در برگزاری مسابقه در بخش علمی و مهارتی آن یک تیم طراح سوال و آیتمها، تیم داوری و تیم ناظران متصور است. که ممکن است هر سه نوع فعالیت توسط یک تیم به انجام برسد. که به نظر در سیر مراحل طراحی، نظارت و داوری مسابقه تا کنون چنین عمل میشده است. ولی شیوه اصولی و مناسبتر آن است که طراحی سوالات و آیتمها و داوری نهایی توسط یک تیم منسجم انجام شود که این تیم به هیچ وجه در زمان مسابقه و به صورت حضوری در مکان مسابقه حاضر نشوند و ناظران تیم دیگری باشند که ملزم به نظارت بر شیوه تعریف شده مسابقه باشند و گزارش خود را از کار شرکت کنندگان بی نام و تنها با کد یا نشانههای دیگر به همراه آثار نهایی به داوری بسپارند و تیم ناظر نیز در زمان داوری حاضر نباشد و حتی با داوران ارتباطی نداشته باشند. این شیوه باعث میشود که بدون هیچ پیش زمینه و هیچ شائبهای داوری انجام شود. متأسفانه تیم داوری و نظارت در دورههای گذشته مسابقه تیمی واحد بوده که عموماً شائبه برخی روابط و آشناییها اصل داوری را زیر سوال میبرد.
برنامه ریزی همه جانبه در خصوص زمانبندی المپیاد
مورد دیگر لزوم توجه به زمان برگزاری مسابقه است. زمان برگزاری میبایست به شکلی برنامه ریزی شود تا بخشهای استانی فرصت برنامه ریزی و برگزاری کیفی بخش داخلی را داشته باشند. از طرفی شرایط شرکت کنندگان نیز در این مهم سنجیده شود. در خصوص هفتمین دوره المپیاد با توجه به اعلام رسمی آن در دی ماه و امتحانات پایان ترم مراکز آموزشی و درگیری دانش آموزان و دانشجویان با این مسئله عملاً فرصت زمان بندی و اجرای مناسب مسابقه در سطح استانها و از طرفی آمادگی شرکت کنندگان برای حضور در مسابقه از آنان سلب میشود که لازم است شرایط به صورتی برنامه ریزی شود تا این موارد نیز در آن دیده شود.
به هر حال سال 91 با برگزاری ششمین دوره المپیاد فرش در اردیبهشت ماه و هفتمین دوره در اسفندماه این سال، سال پرباری از نظر برگزاری المپیاد خواهد بود چون در این سال دو المپیاد فرش برگزار شده و خواهد شد. امیدواریم مسئولین و متولیان برگزاری المپیاد در هفتمین دوره آن گام مهمی در پیشبرد اهداف المپیاد سراسری فرش بردارند.
برچسبها: فرش, المپیاد, مرکز ملی فرش, دانشگاه