ديگر سويي به چشمان بانوي فرش باف نمونه كشور نمانده است. جوانياش را ميبيند كه بدون هيچگونه منفعتي گذشت و به قول خودش تنها افتخارات معنوي برايش ماند و ديگر هيچ. هشت سالگياش را با همآغوشي سرپنجههاي كوچكش با رشتههاي ضخيم قالي پيوند زدند. وقتي يتيم شد و ناني براي خوردن نداشت، قصه همآغوشي پنجههايش با رنگها و نقشهاي قالي، قصه ماندگاري فرشهايي شد كه هويت ايراني را در جاي جاي دنيا تعريف كرد و بافت و بافت و بافت تا اينكه در جواني هم بيوه شد باز هم همسايه ديرينه دارهاي قالي باشد...
این بخشی از مطلب سراسر درد و رنج یک بانوی بافنده فرشباف است که هفتاد سال از عمرش را صرف فرشبافی نموده است. قصههایی تکراری و البته واقعی که امروزه در رسانهها از آنها کم نمیبینیم و نمیشنویم. فرش توأم شده است با درد و فقرو بدبختی؛ و اینها معدود مطالب غیر تخصصی فرش است که به عنوان سرگذشتهای عبرت آموزِ سرانجام هنرمندان فرش، بدنه رسانههای عمومی را فرا گرفته است.
برچسبها: فرش, قالی, رسانه, میرزاامینی
ادامه مطلب...