تاريخ : چهارشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۱
پروفسور ویلهلم میستر در پایان مقدمه کتاب قالی ها و قالیچه های شهری و روستایی ایران یک شعر به شکل باروک در ستایش فرش ایرانی که به طور جذابی نقطه نظراتش را بیان کرده به عنوان حسن ختام مطلبش از مجله پاریس به نام Mercure de France برمیگزیند که در این پست این شعر را برای شما نقل میکنم.
برچسبها: ویلهلم میستر, قالی, فرش, شعر
متن فارسی شعر چنین می شود:
گفته می شود که از ملک بربرها می آیم
بدون جاه طلبی
هیچ نشانی از بربریت را به همراه ندارم
رنگین کمان با تمام غنای رنگهایش در مقابلم فقیر است
گرچه زمانه هر روز از رنگ رخسارم می کاهد
و گلگونی جوانی ام را می رباید
همانند سرنوشتم در اوج و حضیضم
هم در دربار و هم در محرابم
به همه جا عزت می بخشم حتی به میز غذا
بدون آنکه احساس گرسنگی کنم
اشنبرنر، اریک. قالی ها و قالیچه های شهری و روستایی ایران. ترجمه مهشید تولایی و محمدرضا نصیری، چاپ دوم، انتشارات یساولی، تهران: 1384.
برچسبها: ویلهلم میستر, قالی, فرش, شعر
ارسال توسط سید محمد مهدی میرزاامینی
آخرين مطالب ::آرشيـــــــــــو مطــــالب پیـــــشین::